شناخت پيش از ازدواج، چرا و چگونه
هنگامی که شخصی مي خواهيد
دوستمالی انتخاب کنيد اهميت آشنايي کاملاً بيشتر از وقتي است که با کسي مي خواهيد به سينما برويد،
يا وقتي با کسي ميخواهيد هم خانه شويد اهميت آشنايي بيشتر از وقتي است که ميخواهيد با او چند روز به مسافرت برويد. در ازدواج شما با يک نفر در بالاترين سطح شريک خواهيد شد.
هر ارتباطي که بخواهد شکل بگيرد نياز به آشنايي دارد. دو نفر همجنس هم که بخواهند با هم ارتباط دوستانه و يا ارتباط کاري داشته باشند نياز به آشنايي دارند. هرچه ارتباط براي ما مهم تر باشد
، توجه و دقت به آشنايي بيشتر مي شود. پس شکي نيست که قبل از ازدواج حتماً بايد آشنايي صورت بگيرد.
در دوران قديم حتي دختر و پسر يکديگر را نمي شناختند و نمي دانستند که قرار است با چه کسي زندگي کنند و بعد از اينکه خطبه عقد خوانده مي شد با يکديگر آشنا مي شدند. در واقع اين پدر و مادر ها بودند
که براي آنها همسر انتخاب ميکردند. ما آن ديدگاه را نمي پذيريم، چرا که اين سوال مطرح مي شود که آيا ابزار لازم براي محک زدن يکديگر را دارند؟ قرار است اين آشنايي در صورت شناخت کافي به ازدواج برسد و قرار نيست
که دختر و پسر يک دوستي داشته باشند و بعد از 6 ماه که وابستگي عاطفي بين آنها ايجاد شد تازه ببينند به درد هم ميخورند يا نه؟
در دوران آشنايي تاريخچه فردي را به دست مي آوريم، رفتار ها و گفتار هاي او را زير نظر مي گيريم و به احساسات دروني خود توجه مي کنيم و همه اينها را مبناي ادامه يا عدم تداوم ارتباط قرار مي دهيم.
در اينجا وقتي ما از آشنايي صحبت مي کنيم، منظورمان آشنايي با هدف ازدواج است. زماني که هدف از آشنايي، ازدواج باشد نوع آشنايي متفاوت است. داشتن هدف ازدواج به اين معني نيست که پس از آشنايي
، حتما بايد ازدواج کرد. قصد ازدواج به اين معني است که اين ارتباط، براي فرد مهم است؛ چارچوب دار است و بي قيد و باري به هر جهت نيست. قرار است طي اين رابطه دختر و پسر با لايه هاي سطحي شخصيت يکديگر آشنا شوند
و اين آشنايي شناختي به آنها بدهد که با آن بتوانند تصميم بگيرند به درد هم ميخورند يا نه. بنابراين آشنايي هاي قبل از ازدواج آن هم در چارچوب مشخص و ارزشي و اخلاقي باعث مي شود افراد عاقلانه تصميم بگيرند،
عاشقانه شروع کنند و با تعهد ادامه دهند.
فردي که قصد ازدواج دارد يعني پذيرفته است که زير بار مسئوليت برود، از ارتباط صميمانه نمي ترسد و به سنت ازدواج پاي بند است. پذيرش ازدواج سطح بالايي از مسئوليت پذيري و پختگي را مي طلبد
. فردي که تصميم به ازدواج مي گيرد بايد به بلوغ 8گانه رسيده باشد که شامل بلوغ جنسي و جسمي، بلوغ عقلي و علمي، بلوغ رواني، بلوغ بينشي، بلوغ اجتماعي، بلوغ اخلاقي و بلوغ مالي مي شود.
تا با توانايي و تجاربي که دارد به يک شناخت نسبي از طرف مقابل خود برسد.
فقط گفتن و بيان قصد ازدواج کافي نيست که فرد نيت ازدواج دارد بلکه چند نشانه وجود دارد که عملاً قصد و نيت فرد را از آشنايي نشان مي دهد. نيت و قصد ازدواج را عملاً مي توان با نشانه هاي زير متوجه شد.
داشتن هدف ازدواج به اين معني نيست که پس از آشنايي، حتما بايد ازدواج کرد. قصد ازدواج به اين معني است که اين ارتباط، براي فرد مهم است؛ چارچوب دار است و بي قيد و باري به هر جهت نيست
الف: فردي که قصد ازدواج دارد در دوره آشنايي، تقاضاي ارتباط جنسي نمي کند.
ب: فردي که قصد ازدواج دارد ارتباطش را از خانواده مخفي نمي کند.
ج: فردي که قصد ازدواج دارد زمان آشنايي را بيش از اندازه طولاني نمي کند.
د: فردي که قصد ازدواج دارد سعي در به دست آوردن اطلاعات دارد و تنها به تبادل احساسات بسنده نمي کند.
با توجه به آنچه گفته شد تعريف آشنايي قبل از ازدواج به قرار زير است:
آشنايي فرايند تبادل اطلاعات و عواطف بين دو نفر از جنس مقابل به منظور تصميم گيري براي ازدواج است.
آشنايي قبل از ازدواج,شناخت قبل از ازدواج,دوران آشنايي
مدت زمان دوره آشنايي:
به طور ميانگين 3 تا 6 ماه فرصت مناسبي است که دختر و پسر و خانواده هايشان با هم آشنا شوند اما اين آشنايي ها نبايد طولاني شود تا وابستگي کاذب و غير منطقي ايجاد کند. در طول اين مدت مي توانند
از يک مشاور خانواده کمک بگيرند تا منطقي و آگاهانه تصميم گيري کنند. البته زمان اين ارتباط بستگي به طرفين دارد و تا زماني که تا حدودي يکديگر را بشناسند اين زمان طول خواهد کشيد و حداکثر همان 6 ماه خوب است،
اما اگر در اين مدت ديدند که نظر ها و اعتقاداتشان از هم دور است بايد هرچه زودتر به اين آشنايي خاتمه دهند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر